حسن کاظمی قمی، نماینده ویژه رئیس جمهوری ایران در امور افغانستان، جنگ در منطقه شیعهنشین بلخاب را که میان طالبان و یک فرمانده هزارهتبار جداشده از این گروه جریان دارد، «فتنه مقدماتی آمریکا» خواند و از رهبران سیاسی افغانستان خواست که از این درگیری دور بمانند. کاظمی قمی افزود که «هرکس به آن [جنگ] دامن بزند، در سناریوی آن کشور [آمریکا] بازی کرده است.»
کاظمی قمی که فروپاشی دولت پیشین افغانستان را «پایان اشغال و آغاز دور جدیدی از آزادی» در افغانستان خوانده بود، اوضاع افغانستان را از نزدیک رصد میکند. او برای نخستین بار پس از فروپاشی دولت پیشین افغانستان، در اواسط نوامبر سال گذشته به افغانستان رفت و با مقامهای طالبان دیدار کرد. وی در نخستین سفرش به کابل، سلطه طالبان را بر افغانستان، به سران این گروه تبریک گفت و هیچ اشارهای به کشتار غیرنظامیان در پنجشیر، دایکندی، قندهار، و سایر نقاط افغانستان نکرد.
کاظمی قمی در مورد جنگ بلخاب نیز اشارهای به غیرنظامیانی که به دست طالبان تیرباران شدهاند، یا اعدام نظامیان اسیر نکرد و در پیامی، این درگیری را به آمریکا و « سرویسهای اطلاعاتی چندملیتی» مرتبط دانست.
با این حال، این پرسش مطرح میشود که کاظمی قمی، چرا به جنگ بلخاب خیلی سریع واکنش نشان داد و آن را به آمریکا و سرویسهای اطلاعاتی مرتبط دانست؟
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
واقعیت ماجرای بلخاب این است که یک فرمانده ناراضی از رهبری طالبان، با بسیج نیروهای مسلح مردمی، بدون پشتوانه سیاسی و خارجی، برای آنچه «بیعدالتی در حق هزارهها» میداند، در حال جنگ با حکومت انحصاری این گروه است. مهدی مجاهد که در زندان پلچرخی کابل، به همکاری با طالبان جذب شد، پس از آزادی از زندان در سال ۲۰۱۶، اسلحه برداشت و در جایگاه نخستین فرمانده هزارهتبار طالبان، علیه دولت وقت افغانستان جنگید. پس از سلطه طالبان بر افغانستان، مهدی مجاهد به آنچه به او وعده داده شده بود، نرسید. او در اوایل سلطه طالبان بر کشور، در سخنرانیهایش میگفت که «رهبری امارت طالبان» اعتقادی به قوم، زبان، و منطقه ندارد و عدالت اجرا میشود، اما با گذشت چند هفته متوجه شد که «امارت طالبان» یک جریان متعلق به پشتونها است و موجودیت یک فرمانده غیر پشتون را که خیال نمایندگی از قوم خود را در ساختار این گروه دارد، برنمیتابد. مهدی مجاهد در چند سالی که عضو طالبان بود، مانند هر عضو دیگر این گروه، نیروهای دولت پیشین افغانستان را کشت و از هر اقدامی علیه مردم خودداری نکرد. او عناوینی چون «امیر» و «مولوی» برای خود برگزید و کلاه قندهاری بر سر گذاشت، اما این عنوانها که جایگاه معنوی و فرهنگی در میان شیعیان و هزارهها ندارند، نتوانست برای او در چهارچوب «امارت طالبان» جایگاه تعیین کند. او همچنان برای طالبان یک عنصر بیگانه بود که باید یا مانند یک سرباز به دستورها عمل کند، یا از میان برداشته شود.
در یک ماه گذشته که تصمیم رهبری طالبان به حذف مهدی مجاهد از صفوف خود قطعی شد، او کوشید تا با جذب نیروهای مردمی، در بلخاب که منطقهای شیعهنشین است، از موقعیت خود دفاع کند. هرچند بلخاب در روز سوم تهاجم طالبان، به دست نیروهای این گروه افتاد، آنچه در این شهرستان کوهستانی رخ داد، شکلگیری یک هسته مسلح شیعی ضد طالبان است که مهار آن برای این گروه، در دل کوهها و درههای پیچیده بلخاب، ماهها و شاید سالها به طول انجامد.
یک منبع آگاه سیاسی که با شرط محفوظ ماندن نامش با ایندیپندنت فارسی صحبت کرد، میگوید که دلیل انتشار پیام حسن کاظمی قمی در مورد جنگ بلخاب، تفاهمی است که از قبل میان جمهوری اسلامی ایران و طالبان برای جلوگیری از شکلگیری هسته مقاومت در میان شیعیان افغانستان صورت گرفته است. به باور این منبع، دیپلماتهای ایرانی به طالبان تعهد دادند که در ازای جلوگیری طالبان از بروز هرنوع تهدید از جانب داعش خراسان و دیگر شبکههای تروریستی در مرزهای ایران، آنان هم از پدید آمدن هستههای مقاومت ضد طالبان در میان شیعیان افغانستان جلوگیری میکنند.
همزمان با تهاجم طالبان به بلخاب، شماری از چهرههایی که به همکاری اطلاعاتی و سیاسی با نهادهای دولتی جمهوری اسلامی ایران مشهورند، نیروهای طالبان را در جنگ همراهی کردند. سیدهاشم جوادی بلخابی که چندین سال به اتهام جاسوسی برای نهادهای امنیتی ایران در زندان پلچرخی نگهداری میشد، در جریان تهاجم طالبان به بلخاب، در نقش راهنما عمل کرد. جوادی بلخابی نیز مانند مهدی مجاهد، در جریان گذراندن مدت حبس خود در زندان پلچرخی به طالبان جذب شد و پس از فروپاشی دولت پیشین افغانستان، همراه با هزاران زندانی آزاد شد و اکنون در صفوف طالبان فعالیت میکند. او روز دوشنبه، ۶ تیر ۱۴۰۱ (۲۷ ژوئن)، در ویدیویی که در «تلویزیون ملی افغانستان» که زیر کنترل طالبان است، پخش شد، گزارشها در مورد کشتار و شکنجه غیرنظامیان و اعدام نظامیان اسیر را به دست طالبان در بلخاب، رد کرد. جوادی بلخابی گفت: « مردم دیدهاند که مجاهدین [طالبان] هنگام عبور از باغهای مردم، حتی از خوردن یک دانه میوه مردم صرفنظر کردهاند.»
هاشم جوادی عملکرد طالبان را در بلخاب ستود و مهدی مجاهد و نیروهای تحت امرش را «باغی و شورشی» خواند.
همزمان با این، سیدحسن شریفی بلخابی، نماینده سرپل در مجلس نمایندگان دولت پیشین افغانستان، که از چهرههای همسو با سازمانهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران در شمال افغانستان دانسته میشود، در ملاقات با عبدالسلام حنفی، معاون نخستوزیر طالبان، گفت که مردم بلخاب با طالبان هیچ مشکلی ندارند.
به نظر میرسد که کاظمی قمی با «آشوب هدفمند» و «فتنه آمریکا» خواندن جنگ بلخاب، میکوشد تا همسویی کنونی طالبان را با جمهوری اسلامی ایران، به هر قیمتی حفظ کند. حکومت جمهوری اسلامی ایران میپندارد که همسویی و همراهی با طالبان، خطر آنان را کمتر میکند، و بر این مبنا تلاش دارد که از شکلگیری هر جریانی که به طالبان صدمه بزند، جلوگیری کند.